محل تبلیغات شما

عکس بسیار عجیبی است.

روی این تصویر میشه اسامی مختلفی گذاشت و البته میشه از زوایای مختلفی اون رو مورد ارزیابی قرار داد.

 پادشاه ایران در مأوای یک روستایی و در کنار خانواده او نشسته است.

 نبود مادر رو هم احتمالا باید به حساب سر زا رفتن مادر گذاشت.امکانات حداقلی در شهرها هم به طور عادی وجود نداشت؛ روستا که جای خود داشت.

اما اونچه که توی این عکس خیلی دقیق به عمق دو فرهنگ اشاره داره؛  توجه منو جلب کرده.

 توجه من به قاب های عکس خط نیفتاده روی طاقچه روستایی که تصویر شاهنشاه در اون خودنمایی می کنه نیست؛  به نوع نشستن روستایی هم نیست. نگاه غریبانه دخترک و ترس پسرک هم با اینکه یک نوستالژی تاریخی رو به نظاره نشسته هم مطلب مورد نظرم رو منعکس نمی کنه.



نگاه من دقیقا روی کفشای آریامهر و همسردورگه ایشونه. 

فرشی که روستایی هر روز سه مرتبه صبح و ظهر و مغرب بر روی اون به عرش میره اینک نیاز به تمیز شدن داره و شاهنشاه ما که بخاطر عوام فریبی مجبور شده لحظاتی رو کنارشون باشه و  از ترس اینکه نکنه خدایی ناکرده سندروم غربتی بودن او رو نگیره خودشو مثل پسرک سرمازده ای جمع کرده این رو نه می دونه و نه متوجه میشه.

و این همون تفاوت فرهنگ هاست و اینجا فرهنگ ها فرسنگ ها از هم دورند به دوری نگاه دخترک روستایی و شاهنشاه ما که هرچند هر دو به یکجا خیره اند اما .

نظرات طبق معمول تایید نمیشن

تا بعد

تختی شما و تختی ما

سبد کالا وندی شرمن و یک اشاره

تصویری از عمق تاریخ . . .

رو ,هم ,روستایی ,روی ,اون ,فرهنگ ,ما که ,و شاهنشاه ,روستایی و ,شاهنشاه ما ,تمیز شدن

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

خبر شروینه وکلاشی